"نقدی بر عملکرد آموزشگاههای مشهد"
مطالب زیر صرفا دیدگاه شخصی من میباشد.
چیزی که باعث شد این مطلب را بنویسم "تاسفم" از زندگی کردن در همچین جامعه ای است.
در اجتماعی که داریم، اکثر مردم صرفا بدنبال مسایل مادی هستند. ارزشها با موارد مادی سنجیده میشوند. برخی از این افراد در اجتماعات فرهنگی نیز رخنه کرده اند و یا در گونه ای از موارد میشه گفت که برخی از افراد فرهنگی، هویت خود را باخته اند.
چیزی که من بوضوح در بیشتر نه همه ی آموزشگاهها میبینم یا میشنوم ذهنیت گذشته منو از آموزشگاه به چالش میکشد. البته هستند معدود آموزشگاهها و اساتیدی که بسیار صمیمانه، جدی و کوشا در جهت ارتقا سطح دانش وعلم خودشان، دانش آموزانشان و جامعه میکوشند.
در گذشته فکر میکردم که آموزشگاه زبان یک آکادمی یا موسسه ای است که اولویت و هدف اصلی آن آموزش زبان است. و مسایل مالی باوجود مهم بودن، هرگز اولویت اول نیستند.
بسیاری (نه همه ی) از آموزشگاهها امروزه، فقط یک بنگاه تجاری اند که آموزش اولویت آخر آنها است.
در این نوع آموزشگاهها:
که میتوانند بسیار با سابقه یا بسیار تازه تاسیس باشند؛
که میتوانند دارای تبلیغات کم یا زیاد باشند؛
که میتوانند دارای مدیران قدیمی و میانسال یا تازه کار و جوان؛
که تقریبا همه ادعای بهترین بودن را دارند؛
......
مدیر کسی اس که با هدف سود بیشمار مجوزی تهیه کرده (و یا نکرده!!!) و با اجاره مکانی بدنبال فراهم کردن ثروت در حداقل زمان است.
او از هیچ دروغی فروگذار نمیکند و برای جذب حداکثری تن به هر کاری میدهد.
دردناک ترین دروغهایی که شنیده ام:
خطاب به دانش آموز: ما همه ی شهریه را به استاد میدیم! برای خودمون هیچ چی نداره! (و دانش آموز را با تصور این که استاد چوب جادو داره میفرستن سر کلاس، بیچاره استاد!) ( در صورتی که حدود یک پنجم به استاد داده میشود)
در اینچنین شرایطی استاد انگیزه ای برای خوب کار کردن نمیبیند و اگر هم انگیزه ای دارد کم کم تحلیل میرود.
دانش آموز نیز با توقعات فراوان، بدون درس خواندن، همه چیز را از استاد طلب میکند و گمان میکند چون "همه" پول به استاد میرسد استاد باید مثلا برده او باشد، معجزه کند، مطالب را در مغز دانش آموز تزریق کند و....
مدیر خطاب به استاد هنگامی که تقاضای حقوق واقعی خود را دارد: ببینید آقای توکلی، ما هنوز هزینه هامونو نتونستیم در بیاریم و.......... ( در صورتی که تمام شواهد خلاف این حرفهاست)
آری، این چنین زالو هایی به جان سیستم آموزشی این کشور افتاده اند و آن را تبدیل به بنگاه تجاری کرده اند. من مطمئنم آموزش روی پیشرفت را هم نخواهد دید. (این حرف رو دارم در بیست و نه آذر هزار و سیصد و نود و دو میزنم)
اساتید افرادی کم تجربه و کم سواد که از بد حادثه به اینجا آمده اند. حاصل جامعه مدرک گرای ایران که بجای دانش، تجربه، صلاحیت و شایستگی، تعصبات، پارتی، تکه کاغذی به اسم مدرک و.... همه کار میکند.
یا برخی از همکارانم دارای اهدافی مانند:......... بگذارید از برخی موارد چشم پوشی کنم.
آیا استاد در این چرخه ی معیوب انگیزه ای برای بالا بردن سطح علمی، بروز کردن اطلاعات و.... خود دارد؟!
اگر بخواهم نکته ضعفهایی را که از خیلی از همکارانم شنیده ام با دیده ام بگوییم ساعها وقت لازم است.
رایج ترین آنها شیوه های عجیب، و ایده های من در آوردی برای تدریس است.
مانند:
گذاشتن بحث آزاد با موضوعت پیچیده برای سطوح پایین؛
بر این ادعا بودن که در تمامی سطوح باید برای دانش آموزان متن را ترجمه کرد؛
.........
مورد دیگر اشتباهات تلفظی:
بینهایت مورد......... و بعضا توجیه کردن با این دلیل باطل ( و دروغ) که تلفظ های من بریتیشه!!!! در دوره های امریکن. بیچاره دانش آموزان بخصوص کم سن وسال ها.
مورد دیگر اشتباهات گرامری:
بینهایت مورد.........مانند اینکه go در گذشته goed میشود؛
و..........
اساتید قویتر نیز بدنبال مجراهایی برای درآمد بیشترند وگاه بعضی از آنها، برخی اوقات با وعده های واهی مانند: تضمینی، صد روزه و .... بدنبال مسایل صرفا مالی از زبان آموز هستند.
روش تدریس و برنامه آموزشی:
ترم بندی به آبکی ترین شکل ممکن انجام میشود و ترم بیشتر یعنی پول بیشتر. (من با ترم های زیاد نه تنها مخالف نیستم بلکه شخصا عقیده دارم لازمه کار است بشرط آنکه واقعا کار بشه).
برگزاری امتحان و ارزشیابی (نمره دادن) کاملا فرمالیته است و پول شهریه ترم بعد از قبل رویش حساب باز شده است. ولی هیچ کدام از این آموزشگاهها ظاهر قضیه را خراب نمیکنند. ( از ارائه ترفند ها و برخی جزئیات معذورم)
_ دروغهایی به نام نمایندگی کمبریج، آیلتس و ....
چند وقتیه یک سری آموزشگاه، حتی از بین نامدارها وقدیمی ها، به دروغ میگویند نمایندگی فلان جا و... هستیم. مراقب باشیم.
در چند مورد که پیگیری کرده ام قلابی بوده اند.
راهکارها:
1. برای انتخاب آموزشگاه کمی تحقیق کنیم.
2. در صورت لزوم ترم را با استاد بگیریم نه با آموزشگاه. مثلا شما تحقیق میکنید میبینید که خانم یا آقای اکس تو آموزشگاه ای خوبن. ولی شما ممکنه هر ترم با یک استاد داشته باشید پس باید به این مساله دقت کنید.
3. در صورت توانایی مالی برای گرفتن کلاس خصوصی میتوان اقدام کرد. من خودم برای کاهش شهریه دو تا پیشنهاد به دانش آموزانم میدهم:
یک: اینکه بجای یک نفره دو، سه یا چهار نفره بگیرند.
دو: اگر بلند مدت کار کنم، شهریه را خیلی مناسبتر حساب میکنم.
4. فریب تبلیغاتی با مضامین فریبنده را نخورید: مانند تضمینی، فوری و.... به نظر من حداقل سه الی شش ماه ماه و برای مسلط شدن سه تا چهار سال، برای یادگیری زبان وقت لازمه.
5. تشخیص استاد ضعیف از کارکشته برای زبان آموزان ترم های پایین تر سخت هست. میتونین از کسانی که دانش زبانی خوبی دارن کمک بگیرید.
توسط: علی توکلی (مدرس و مترجم زبان انگلیسی در مشهد_ شماره همراه: 09363832270) By: Ali Tavakoli
آخرین به روز رسانی:
پنجم دی ماه نود و شش
موضوعات: زبان انگلیسی English Language, تدریس انگلیسی English Teaching, دوره های آموزشی انگلیسی English learning courses, مالی Financial, خبر News
